نحوه کار با شخصی که دوستش ندارید

وقتی کسی از شما متنفر است چه کاری باید انجام دهید

در بعضی موارد ، اگر کسی نسبت به شما احساس تنفرمی کند ، این موضوع را صریح اعلام می کند ، اما اغلب جامعه ممکن است خود را مجبور به پنهان کردن تنفرکنند. نفرت احساس پیچیده ای است و اغلب اوقات وقتی شخصی کاری را انجام می دهد از آن متنفر خواهد شد ، اما از شما متنفر نیست . نکات زیر به شما کمک می کند بفهمید کسی از شما متنفر است یا خیر ،اگر رفتار آن شخص به حدی شدید و آزار دهنده است که بر محیط کار اثر می گذارد و یا باعث می شود شما و بقیه همکاران تان احساس تهدید کنید، باید از یک مقام رسمی بخواهید که برای حل مشکل وارد ماجرا شود. اما اگر فقط احساس می کنید که همکارتان نسبت به شما خیلی سرد است و می خواهید روابط تان را گرم تر کنید تا کارهایتان بهتر و راحت تر انجام شود،

اینکه فکر کنید بدون کمک دیگران می توانید به توانایی های بالقوه خود پی ببرید ، توهم است. در حالی که سعی می کنید در زندگی شغلی خود حرکت کنید ، به افرادی نیاز دارید که با آنها صحبت کنند ، به حرف های شما گوش دهند و امیدوارم کسی برخی از افکار متلاطم شما را به چالش بکشد. من اغلب به آینه انسانی نیاز دارم تا ببینم در یک سال گذشته چقدر رشد کرده ام و نقاط قوتم را به من یادآوری کنم. من ، مثل بیشتر شما در یادآوری نقاط ضعف خود عالی عمل می کنم ، بنابراین با کمک دوستان و همکاران معتمد خودآگاهی خود را بالا می برم.

در حالی که آرزو می کنید بتوانید مانند آنان عمل کنید، این سناریوی رویایی توسط منابع انسانی یا رئیس شما تأیید نمی شود. با این حال ، چند ترفند وجود دارد که می توانید از کارمندان باهوش یاد بگیرید که با همکارانی که دوست ندارند کنار بیایند. خواه با جستجوی نقاط مشترک یا تغییر دیدگاه شما ، در اینجا راهی وجود دارد که می توانید با یک همکار سخت گیرکنار بیایید تا بتوانید هفته کاری خود را پشت سر بگذارید.

این که شما از روش کار همکار خود خوشتان نمی آید به این معنی نیست که نمی توانید در سطح شخصی آنها را دوست داشته باشید. دفعه بعدی که با آنها وارد گفتگو شدید ، سعی کنید موارد مشترک را پیدا کنید. برای اینکه از شخصی که نسبت به شما احساس تنفر دارد، لطف و درخواستی بخواهید، لازم است تا کمی فروتنی و کمی اندیشه به خرج دهید. خواسته‌تان باید به اندازه کافی کوچک باشد که به راحتی انجام شود،

اما نه آن قدر کوچک و بی‌اهمیت که بیشتر به جای لطف، نوعی توهین تلقی شود و این حرف بدین معناست که شما باید نقاط قوت، ضعف، عقل و توانایی شخص مورد نظرتان را در نظر بگیرید.چون او هم مانند شما زندگی می کند و هم تنفس می کند یا شاید در فیلم ها سلیقه های مشابه داشته باشید هرچه مشترکات بیشتری با این همکار پیدا کنید ، کنار آمدن با آنها راحت تر است.

نمی‌توانید توانایی‌های خود را بدون کمک دیگران کشف کنید. در زندگی شخصی و کاری خود همیشه به کسانی نیاز دارید که با آن‌ها حرف بزنید، به شما گوش دهند و اگر ایده‌ بدی داشتید شما را از اجرای آن بازدارند. افراد به آینه‌های انسانی نیاز دارند که به آن‌ها بگویند چقدر در طول یک سال رشد کرده‌اند. این آینه‌ها هستند که نقاط قوت شما را نشان‌تان می‌دهند

لطف کردن مختص دوستان است. هیچکس به دشمن خود یا کسی که از او عمیقا متنفر است لطف نمی‌کند. این مسئله همان ناهماهنگی شناختی است. بر طبق تئوری ناهماهنگی شناختی انسان‌ها تمایل دارند ارزش ها، عقاید و باورهایشان ثبات داشته باشد. وقتی نگرش‌ها و رفتار‌ها بی ثبات می‌شوند ناهماهنگی بوجود می‌آید.

مغز نیاز دارد این ناهماهنگی را از بین ببرد. مغز به عنوان شاهد بیرونی عمل می کند و دائم رفتارهای شما را مشاهده و ارزیابی می کند و برای دلیل کارهایی که انجام می دهید توضیح می آورد. ناهماهنگی زمانی رخ می دهد که بین دو باور یا عکس العمل متناقض قرار می گیرید. بنابراین معقولانه ترین باور این است که کمک کردن برای دوستان است. وقتی از کسی که از شما متنفر است می خواهید کمکتان کند این ناهماهنگی را ایجاد می کنید. بنابراین او تصمیم می گیرد برای از بین بردن این بی ثباتی و ناهماهنگی دید خودش را نسبت به شما از یک دشمن به یک دوست تغییر دهد.

احساسات دیگر را با نفرت اشتباه نگیرید. تشخیص تفاوت بین مواردی مانند حسادت ، کمرویی ترس و نفرت گاهی دشوار است. برخی از مواردی که باید هنگام تصمیم گیری در نظر بگیرید عبارتند از:

آیا فرد ساکت است یا به طور کلی خجالتی است؟

آیا موقعیت یا تصرفی دارید که ممکن است آنها بخواهند و به آنها حسادت کنند؟

قبل از پاک کردن عکس ها خوب فکر کنید که آیا واقعا می‌خواهید این بخش از زندگی تان را برای همیشه فرامو‌ش کنید یا نه. باگذشت زمان شاید بخواهید به رابطه تان دوباره فکرکنید و یا حداقل خاطرات آن دوران را دوباره مرور کنید.

شاید از اینکه کاملاً عکس ها را پاک کنید پشیمان شوید، به همین خاطر آنها را در یک جعبه یا فلش ذخیره کنید و مثلا تا زمانیکه حس کنید آمادگی رویارویی با آنها را دارید، به یکی از دوستانتان به امانت دهید.

در واقع، ما باید این احساس نفرت را کالبدشکافی کنیم و از خود بپرسیم نکند من رفتار فرد مقابل را با چیزهای دیگر اشتباه گرفتم یا چون او شبیه فلان فرد بود نسبت به او بیزار شدم. باز و بررسی‌کردن نفرت پیامدهای مثبتی دارد و سختی و آزاردهندگی نفرت، هم در درون ما و هم در افرادی که مورد نفرت ما واقع می‌شوند، کاهش می‌یابد و باعث می‌شود زهر این ماجرا تا حد زیادی گرفته شود.

اگر به احساساتمان از لحاظ علمی نگاه کنیم، بهتر می توانیم آنها را تنظیم کنیم. شاید همین الان فکر کنید که کنترل کاملی بر روی احساساتتان ندارید، اما اگر صبر و استقامت نشان دهید، می توانید مغزتان را آموزش دهید که به شیوه‌ کنترل شده ای به مسائل و رویدادها پاسخ دهد. مثلا مسائل را با آرامش و بطور عینی مشاهده کنید بجای اینکه همه چیز را شخصی برداشت کرده و به خودتان بگیرید.

بجای اینکه احساس نفرت و عصبانیت کنید، سعی کنید برای او احساس تاسف کنید، شاید او با چیزی به طور آگاه یا ناخودآگاه در خودش درگیر است و شما از آن بی خبرید.